نیایش شبانه

ساخت وبلاگ

سلام خدا جووووووونم

خوبی؟

من که خوبم

خودت که میدونی منظورم از خوب بودن چیه

لحظه ای که با توام خوبم

و لحظه ای که فکرهای بد بد سراغم میاد خوب نیستم

میدونم تموم اتفاقات این چند روز برای منه

حتی همونی که بخاطرش ناراحت شدم و دستم رو کبود کردم

حتی اون موضوعی که بخاطرش امروز پوست به لبم نذاشتم

حتی اون سردرد لعنتی

میدونم همه همه اینا بخاطر خودمه

بخاطر اهدافم

بخاطر خوب زندگی کردن

بخاطر اینکه بتونم خوشبخت بشم

و

با یک همراه به تو برسم

میدونم همه همه به خاطر خودمه

برای همینه وقتی به این فکر میکنم آروم میشم

و وقتی میبینم یکی نا سپاسی میکنه

ناراحت میشم

عصبی میشم

و ناگهان اخم میکنم طرف شانس بیاره نزنم توی گوشش

خدا جونم

کمکم کن

مثل همیشه

طبق قرار

با تموم وجودم دستم رو بگیر

خدای من صدای منو بشنو

حرف دلم رو بشنو

خدای من

همدم من

همراز من

گوش شنوا حرفای من

معشوق من

اره باتوام

با خود خودت

خیلی وقته مکتوب نکردم

خیلی وقته آروم صحبت میکنم باهات

یواشکی صحبت میکنم

مخفیانه

این روزا گریه هام بشتر شده

برای ناسپاسی نیست

برای رسیدن به توه

برای توبه گناهانه

گناه

خدای من منو پاک کن

خدای من وجودم رو زلال کن

خدای من

رفیق من

همدم من

معشوق من

یار من

همراز من

مونس من

مهربان من

کمکم کن

عشق میکنم وقتی اینجوری صدات میکنم

عشق میکنم میبینم

اینقدر خوب سکوت میکنی تا خدا خدا کنم

تا صدات کنم

من با تو عشق میکنم

بارها دل بستم به مخلوقات و دل کندم

ولی چندساله دل بستم به تو

دروغ نمیگم

بود و هست

اما تو اصل کاریشی

میدونم ی خوبش برام کنار گذاشتی

آقا محمد صداقت مهر

رو تو بهم دادی

همون شهیدی که

بهت گفتم خدای من نمیدونم کدوم شهید رو انتخاب کنم

خودت که یادته

گفتم به لبخند کدوم نگاه کنم

نکنه گناه کنم

نکنه انتخابم اشتباه باشه

نکنه من درست انتخاب نکنم

شهدا همه عزیزن

این منم که مبادا دوستم رو طبق ملاکی که به تو برسونه انتخاب نکنم

خوت بودی که اقا محمد رو معرفی کردی

منم گفتم چشم

تو بودی توی خواب بهم اسمش رو دادی

و زندگینامش رو به ذهنم دادی

و لحظه ای که توی اینترنت سرچ کردم دیدم

بعله

دقیقا همون جوری

با همون نشونی ها

ی شهید جوان مال دفاع مقدس

منم گفتم چشم

خداجونم تشکر

خداجونم سپاس

خداجونم نوکرتم

خداجونم عاشقتم

خدا جونم دربست در خدمتتم

بی وفا هستم

اما

نامردی نمیکنم

من به تو خواهم رسید

کمکم کن رفیق جان

کمکم کن رفیق جان جانی

دستم رو محکمتر بگیر

هر دم حس نیاز رو بیشتر به تو در درون خودم حس میکنم

پس خدام کمکم کن

ممد رفیق

دوستت دادرم

دوستت دارم

دوستت دارم

++++زندگی نامه کوتاه از رفیق شهیدم:

شهید محمد صداقت مهر فرزند آقا بابا در تاریخ 1343/10/01 در تهران بین خانواده ای متوسط و مذهبی به دنیا آمد.تحصیلات خود را تا اخذ دیپلم ادامه داد و پس از آن برای انجام خدمت سربازی در سال 1362 خود را داوطلبانه به  نظام وظیفه معرفی نمود تا در این جهاد سهمی داشته باشد.

وی دوره آموزشی خود را در زنجان گذرانده و هنگام تقسیم به مشهد مقدس رفت و از آنجا که لشگر 77 خراسان به منطقه اعزام گردید و در آن جا رانندگی کامیون مهمات را بر عهده گرفت.

شهید صداقت مهر حدود 26 ماه در مناطق جنگی به مبارزه با دشمن پرداخت و پس از آن همه رشادت و دلاوری سرانجام در حالی که 40 روز به اتمامم خدمتش مانده بود در تاریخ 1364/08/07 در منطقه عملیاتی اهواز، جزیره ی مجنون بر اثر اصابت ترکش به مغز مجروح گردید و به بیمارستان ایرانمهر تهران منتقل شد و از لحظه ی انتقال در حالت بیهوشی به سر برد.

تا این که در ساعت 1 بامداد تاریخ 1364/08/09 به درجه رفیع شهادت نائل گردید. مزار این شهید بزرگوار در بهشت زهرا، قطعه 27 واقع می باشد.

روحش شاد و یادش گرامی باد

 

احساس پروانه بودنم را ......
ما را در سایت احساس پروانه بودنم را ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cfor-god-godb بازدید : 290 تاريخ : پنجشنبه 13 ارديبهشت 1397 ساعت: 12:19