برای اولین بار تصادف کردم

ساخت وبلاگ

این اولین باری بود که من راننده بودم و ب ماشین خسارت وارد شد

شاید از نظر خیلیا ی تو رفتگی پیش پا افتاده باشه

شاید از نظر خیلی خانما همینکه همسرم حساس نیست ب این مسائل و از نظرش بی اهمیتِ من خوشبخت ترینم باشم و خوش بحالم

که واقعا هم خوش بحالم

اما من عمیقأ ناراحتم

صبح با استرس از خواب پاشدم

تپش قلب داشتم

موقع بیرون رفتن از خونه

قفل در باز نمیشد

و بازم عمیقأ استرس یک اتفاق رو داشتم

فوبیا من همیشه چ راننده بودم چ سرنشین تصادفِ

قبل از خروج از خونه آیه الکرسی خوندم

سر چهارراه اول در حال عبور یک راننده احمق تویوتا با سرعت در حالی که من در حال گردش به چپم از تقاطع مخالف که چراغ قرمزه با سرعت تمام و جیغ لاستیک ها ب من نزدیک میشه

این به خیر گذشت

استرس وجودم رو میگیره

دوباره آیه الکرسی

توی صف پمپ بنزین زمانی که از سکو بالا میرم برای رفتن ب جایگاه پمپ

ماشین از سمت راننده ب سکو گیر می‌کنه و در سمت راننده از پشت دچار تورفتگی میشه

مقصر من بودم که سریع پیچیدم

اومدم خونه ب کامین میگم

میگه قرار نیست ماشین نو با خودمون به قبر ببریم

خدای من نمی‌دونم امکان داشت اتفاق بدتری بیفته

و تا این جا هم معجزه حضور تو هست

اما من بازم عمیقأ ناراحتم

خدای من ممنونم که همسری فهمیده ب من دادی

کسی که درک و شعورش بالاست

مردی که با اینکه ماشین تحویلی امسالِ برای اینکه از ناراحتم کم کنه میگه مهم نیست

چرا غم باد گرفتی

نمی‌دونم چرا اینقدر ناراحتم در حالی که میدونستم برای کامین ذره ای مهم نیست و اهمیت نداره این موارد

خدای من

معبود من

شکرت

##دوباره نوشت

دوباره امروزعصر تصادف کردم این با چند سانت بالاتر از همون جا که صبح زده بودم

بازم ب کامین گفتم بدون اینکه حتی مشتاق باشه ماشین رو ببینه گفت مهم نیست همینکه برای کسی اتفاق نیفتاده بقیه ماجرا اصلا اهمیت نداره

ببر ماشین رو صافکاری

آخه چقدر خونسرد و متفاوت

احساس پروانه بودنم را ......
ما را در سایت احساس پروانه بودنم را ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cfor-god-godb بازدید : 65 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 11:15