پلاسکو

ساخت وبلاگ
اولین جمعه بعد شما..
سی ام بود، پنجشنبه ی آخر دیماه نود و پنج، پلاسکو! آری همان پلاسکوی معروف یکدفعه شعله زد! یکدفعه همه دوربین بدست شدند، یکدفعه یک عده بیرون نیامدند...
کمی سکوت!
صداهای پشت بیسیم لرزان بود..
صدای مهیب ناگهان همه را به عقب راندصدای یا ابالفضل یا حسین کل چهارراه استانبول را پر کرد
نمیدانستند...
بروند داخل یا....
فرشته های سرخ زیر آوار پرکشیدن
حالا
این به آن میگوید تقصیر توست، آن به این...
کسی مدیریت را هدف میگیرد کسی سازه را...
اما شهدا!!
کنار پروردگارشان در حال روزی خوردن هستند و مارا در این امتحان نظاره گرند!!
آیا فراموش میکنیم!؟
آیا رها میکنیم!؟
آیا اینبار هم، "به ما چه مربوطه" میشود!؟
آیا تنها دلخوشی و سرپناه خانواده هایشان همین کلمه ی #شهیدخدمت است!؟ یا مفهوم #شهید_ایثارگر !؟
این میدان استقامت میخواهد و صبر...

احساس پروانه بودنم را ......
ما را در سایت احساس پروانه بودنم را ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cfor-god-godb بازدید : 215 تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395 ساعت: 20:43